دیکشنری
ناحیه ساحلی
english
1
general
::
littoral
transnet.ir
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ناحیه ای
ناحیه بازدارنده (در مغز)
ناحیه بازگشت جریان
ناحیه براگ
ناحیه بیرونی
ناحیه پست
ناحیه تداخلی
ناحیه تنش برشی
ناحیه جغرافیایی
ناحیه حاصلخیز
ناحیه حل شدن رسوبها
ناحیه خفگی
ناحیه دهنده
ناحیه روستایی
ناحیه زیر جسم پینه ای
ناحیه ساحلی
ناحیه شهوت زا
ناحیه شهوتزا
ناحیه شکل دیداری کلمه
ناحیه فقیرنشین
ناحیه فک، دهان و صورت
ناحیه گرای
ناحیه گرفتگی
ناحیه گفتار
ناحیه گیرنده
ناحیه محاسباتی شکست جزئی سد
ناحیه محصو
ناحیه محیطی
ناحیه مرکزی بدن
ناحیه موجه
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید